تبارشناسی شعار « زن ، زندگی ، آزادی »/ « زن ، زندگی ، آزادی » شعار حزب تروریستی کومله
به گزارش موج رسا; بعد از فوت ابهامآمیز و در حال بررسی خانم مهسا امینی در تاریخ 25 شهریورماه 1401 ، موجی از ناراحتی و اندوه ایران را فراگرفت و آحاد مردم از این فوت مشکوک و ابهامآمیز ابراز ناراحتی و اندوه کردند. رئیسجمهور محترم نیز در یک اقدام بجا و انقلابی با خانواده مرحومه امینی تلفنی گفتوگو و ضمن ابراز ناراحتی و اندوه خود از فوت مرحومه امینی قول پیگیری تا روشن شدن علت فوت را اعلام کردند.
متأسفانه عدهای فرصتطلب و معاند از فضای التهابآمیز ایجادشده در جامعه سوءاستفاده کرده و همسو با رسانههای بیگانه و معاند که منتظر چنین فرصتهایی هستند همسرایی و همآوایی کرده و بر طبل اغتشاش و خشونت کوبیدند و خسارتهای مالی و جانی را بر مردم تحمیل کردند. اغتشاشگرانی که با حضور در خیابان و دانشگاه شعار هنجار شکنانه و دیکته شده از آنطرف مرزها را تکرار میکنند.
یکی از شعارهایی که این روزها بر زبان افتاده و مدام در تجمعات تکرار میشود و عدهای فریبخورده هم بدون هیچگونه اطلاعی از ریشه و پیشینه این شعار آن را تکرار میکنند و بهنوبه خود آب به آسیاب دشمن میریزند شعار « زن ، زندگی ، آزادی » میباشد. این شعار یک شعار سیاسی – اجتماعی است. شعار « زن ، زندگی ، آزادی » نخستین بار توسط زنان مبارز کُرد، در کردستان ترکیه و سپس در جنگ علیه داعش استفاده شد و به سایر تجمعات اعتراضی در سطح جهان نیز راه یافت، بهگونهای که در 25 نوامبر 2015 در تجمعاتی که به مناسبت روز بینالمللی « مبارزه با خشونت علیه زنان » در چند کشور اروپایی برگزار شد از این شعار استفاده کردند.
با کمی مداقه و تأمل مشخص میشود که این شعار یک شعار کمونیستی و شعار حزب تروریستی کومله میباشد که متأسفانه عدهای آگاهانه و از روی غرض و عدهای ناآگاهانه و از روی فریب این شعار را تکرار میکنند. شایانذکر است که گروه تروریستی «کومله » با شعار « آزادی و برابری و حکومت کارگری »با بنیانگذاران 11 نفره در پاییز 1342 شرع به فعالیت کرد و همزمان با پیروز انقلاب اسلامی در سال 1357 جنایات متعددی را مرتکب شد و عملاً با جمهوری اسلامی وارد مبارزه مسلحانه شد.
پس ریشه شعار : « زن ، زندگی ، آزادی » کمونیستی و شعار حزب تروریستی کومله میباشد که با سوءاستفاده از شرایط کنونی کشور آن را بر زبان انداختهاند. اما فارغ از تبارشناسی این شعار به نظر میآید بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی زنان ایران اسلامی هم فرصت زندگی عزتمندانه پیداکردهاند و هم با آزادی بیشتری در عرصههای مختلف حضور پیداکردهاند. اگر آزادی به معنای رفتار قشری از جامعه برخلاف هنجارهای پذیرفتهشده جامعه میباشد چرا کشورهایی که دم از حقوق بشر و حقوق زنان میزنند و خودشان را مهد دموکراسی و آزادی میدانند اجازه نمیدهند زنان در آن کشورها به اختیار خود باحجاب ظاهر شوند؟ چرا کشوری مثل فرانسه اجازه حضور زنان محجبه در محیطهای علمی و آموزشی را نمیدهد؟ آیا این نوع برخورد دوگانه با مسئله آزادی زنان توهین به حیثیت و شعور زنان نیست ؟ چرا در کشورهای بهاصطلاح متمدن و طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان ، زنان اجازه حضور باحجاب را ندارند و این نوع حضور را برخلاف قوانین و هنجارهای پذیرفتهشده جامعه خود میدانند اما در ایران تعدای از زنان فریبخورده و اندک باید برخلاف هنجارها و ارزشهای پذیرفتهشده جامعه رفتار نمایند ؟ این برخور دوگانه و گاها چندگانه با موضوع حجاب و آزادی زنان چگونه قابل توجیه عقلانی و علمی است ؟
در پایان لازم میدانم فارغ از موضوع اصلی این نوشتار چند نکته را در مورد فوت مرحومه امینی و اتفاقات بعد از بیان نمایم :
نکته اول اینکه از تمام نهادهای ذیصلاح و ذی مسئول انتظار میرود که بررسی پروند فوت موحومه امینی را به جدیت و بدون فوت وقت و تا مشخص شدن علت فوت ادامه دهند و با مقصران احتمالی برخود قانونی نمایند.
نکته دوم مربوط به اغتشاشگرانی است که با استفاده از شرایط حاکم ناشی از فوت مرحومه امینی موجسواری میکنند. اینان بدانند که موج همیشگی نیست و قطعاً زمانی این موج خواهد خوابید و اینان باید پاسخگوی اقدامات و خسارات مالی و جانی وار شده به جامعه باشند.
نکته پایانی اینکه ملت بصیر ، آگاه و ولایتمدار ایران عزیز همچنان در این چهل و اندی که از عمر نظام پربرکت اسلامی میگذرد با حضور دشمنشکن و وحدتآفرین خود تمام توطئههای استکبار جهانی و ایادی داخلی و خارجی آنها را خنثی نموده است در پروژه موسوم به« امینی» نیز صحنه گردان و خنثیکننده توطئه باشند انشاءالله
دکتر علی احمدی
مدرس و پژوهشگر مسائل اجتماعی
انتهای خبر/